[ad_1]
پیشرفت در وال استریت که سال گذشته صدها میلیارد دلار به صندوق های الیگارشی مالی ریخته شد و باعث شد الون ماسک رئیس تسلا به ثروتمندترین مرد جهان تبدیل شود ، تا سال جدید ادامه یافت. تاکنون در این ماه ، داو سه بار به یک رکورد رسیده است.
حتی حوادث 6 ژانویه ، هنگامی که نیروهای فاشیست با اصرار رئیس جمهور ترامپ در تلاش برای انجام کودتا به ساختمان کاپیتول حمله کردند ، نتوانستند جلوی ظهور آن را بگیرند.
با توجه به افزایش تعداد مرگ و میرها و عفونت های ناشی از بیماری همه گیر COVID-19 ، دلیل اصلی جهش بازار از زمان فروپاشی بازار در اواسط ماه مارس ، این دانش است که هرگونه کاهش جدی باعث می شود تا فدرال رزرو با میلیاردها دلار مداخله کند. برای حمایت از آن بانک فدرال در حال حاضر ماهانه 120 میلیارد دلار پمپ می کند – بیش از 1.4 تریلیون دلار در سال – و متعهد است که نرخ بهره را به طور نامحدود صفر نگه دارد.
اکنون یک عامل جدید وارد محاسبات بازار شده است. انتظار می رود دولت بایدن با افزایش بسته های تشویقی انگیزه های بیشتری برای کمک به شرکت ها در صورت قبول تصدی مسئولیت فراهم کند.
معرفی رئیس سابق بانک فدرال جانت یلن به عنوان وزیر دارایی ، که در آن زمان یکی از دوستان وال استریت در بانک مرکزی محسوب می شد و بیش از 7 میلیون دلار کارمزد سخنرانی از شرکت های بزرگ مالی در سال های 2018 و 2019 دریافت می کند ، تقویت دیگری برای بازارها
اما ترس در حال ظهور است كه یك عده گمانه زنی ، كه به معنای واقعی كاهش مرگ و نابودی همه گیر ناشی از اقدامات بانک فدرال است ، می تواند به فاجعه ای بزرگ ختم شود.
در مورد اخطارهای ارسالی توسط جرمی گرانتام ، رئیس شرکت سرمایه گذاری GMO ، مبنی بر ترکیدن حباب سوداگرانه ، اظهارنظرهایی در رسانه های مالی وجود دارد.
وی در اظهار نظری که در تاریخ 5 ژانویه ارسال شد ، نوشت: “بازار گاو نر در سال 2009 بالاخره به یک حباب حماسی تمام عیار بالغ شد. با بیش از حد ارزش گذاری بیش از حد ، افزایش قابل توجه قیمت ، انتشار دیوانه وار و رفتار هیجان انگیز سرمایه گذاری ، من معتقدم این رویداد به عنوان یکی از حباب های بزرگ تاریخ مالی همراه با حباب دریای جنوب در سال 1929 و 2000 دیده خواهد شد. “
گرانتام به تعدادی از شاخص ها در حمایت از هشدار خود اشاره کرد. وی خاطرنشان كرد كه یكی از ویژگیهای آخرین مراحل حبابهای قبلی “رفتار واقعاً دیوانه وار” است. در 10 سال اول آخرین گاو نر ، “ما چنین حدس و گمان های وحشی نداشتیم” ، اما “اکنون آن را به تعداد رکورد داریم.”
شاخص دیگر رکورد تعداد عرضه اولیه (IPO) در سال جاری است ، زیرا شرکت های نوپا با مراجعه به بورس و سهام به دنبال پرش در پله برقی بورس هستند. در سال 2020 480 IPO وجود داشته است ، در حالی که 406 در سال 2019 بوده است. یکی از مهمترین ویژگیها این بود که 249 دستگاه از آنها وسیله نقلیه مخصوص (SPAC) بودند. اینها شرکتهای پوسته ای هستند که برای پذیرفتن شرکت دیگری که قصد ورود به بازار سهام را دارد ، تاسیس شده اند و به آن اجازه می دهند روشهای معمول و گاه طولانی را که در IPO سنتی انجام می شود ، دور بزند.
وی می نویسد ، معیار “شدت سوداگری” حتی بهتر از گسترش SPAC ، ماهیت بازار صعودی فعلی است که باعث می شود بازار کاملاً متفاوت از هر حباب قبلی باشد که در آن زمان به نظر می رسد اقتصاد اصلی به سرعت در حال رشد است.
“اقتصاد زخمی” امروز “فقط تا حدی ترمیم شده است ، احتمالاً برای غوطه وری مضاعف ، احتمالاً به کندی و مطمئناً به درجه بسیار بالایی از عدم اطمینان”.
وی خاطرنشان کرد ، در حالی که نسبت سهام به سود در بازار سهام در چند درصد اول از محدوده تاریخی است ، وی خاطرنشان کرد ، اقتصاد در چند درصد بدترین وضعیت است. “این بار بیش از هر حباب قبلی ، سرمایه گذاران برای تعدیل و صفر واقعی به شرایط پولی اعتماد می کنند [interest] دوره های خارج از مدت نامحدود. “
در حالی که بازارها با احتمال افزایش هزینه های دولت بایدن افزایش یافته اند ، این نوعی شمشیر دو لبه است. افزایش هزینه های دولت به معنای افزایش انتشار اوراق قرضه دولتی است ، بنابراین تمایل دارد که منجر به کاهش قیمت آنها و افزایش عملکرد یا نرخ بهره آنها شود.
نشانه هایی از این پدیده وجود دارد ، نرخ بهره اوراق قرضه 10 ساله دولت ایالات متحده برای اولین بار در ماهها به بیش از 1٪ افزایش یافته است.
این در برخی از محله ها به عنوان شواهدی مبنی بر اینکه سرمایه گذاران انتظار دارند احیای رشد اقتصادی و سود باشد ، مورد استقبال قرار گرفته است. این ممکن است در روزهای اخیر اتفاق افتاده باشد ، زمانی که بازارهای مالی ارتباطی با اقتصاد اصلی اصلی داشتند. اما اکنون چنین نیست ، زیرا سود شرکت ها به طور فزاینده ای به حفظ نرخ بهره فوق العاده کم برای جلوگیری از رشد بار بدهی آنها و تأمین مالی عملیات سوداگری فزاینده آنها مانند خریدهای مجدد سهام وابسته است.
اگر بازدهی اوراق بهادار دولتی 10 ساله همچنان افزایش یابد و قیمت پول را در کل اقتصاد افزایش دهد ، بانک فدرال برای خرید اوراق قرضه ، افزایش قیمت و نرخ بهره مداخله خواهد کرد. وی در حال حاضر در حال بحث درباره به اصطلاح هدف گذاری منحنی بازده است ، که در آن مداخله می کند تا نرخ سود اوراق قرضه انتخاب شده را در محدوده هدف نگه دارد.
افزایش مقیاس کل بدهی ، هم شرکت ها و هم دولت ، به این معنی است که بازارهای مالی نسبت به حتی افزایش ناچیز نرخ بهره بسیار حساس هستند. طبق یک برآورد ، افزایش 1 درصدی نرخ بهره امروز همان تأثیر 3 تا 4 درصدی افزایش 20 سال پیش را خواهد داشت.
تنها راهی که می تواند پول اضافی را به شرکت ها توزیع کند بدون آنکه نرخ بهره افزایش یابد ، این است که فدرال رزرو بدهی جدید دولت را همانطور که صادر شده خریداری کند – ملی کردن بیشتر اقتصاد و سیستم مالی به نفع دلالان و فوق العاده ثروتمندان. .
وضعیت فعلی نتیجه روند طولانی مدت اقتصاد ایالات متحده است. به عنوان سردبیر بار مالی، رانا فورور ، در اظهارنظر اخیر خود اشاره کرد: “نرخ بهره پایین جریان عظیم بدهی را تشویق کرده است که تعداد کمی از آنها بهره وری دارند. از سال 1980 ، کل بدهی ایالات متحده از 142 درصد تولید ناخالص داخلی به 254 درصد در سال 2019 رسیده است. “
او به تحقیق توسط اقتصاددان عاطف میفان اشاره می کند که خاطرنشان می کند اگر همه این اعتبار اضافی برای اهداف تولید استفاده می شد ، “باید شاهد انفجار در سرمایه گذاری بودیم.” در عوض ، سهم سرمایه گذاری تولید ملی رد از میانگین 24٪ در دهه 1980 به 21٪ در 2010. “
این بدان معناست که افزایش بدهی برای اهداف سوداگرانه مانند خرید مجدد سهام مورد استفاده قرار گرفته است ، زمانی تقلبی در بازار محسوب می شد اما اکنون یک روش استاندارد برای بانک ها و شرکت های بزرگ و تأمین مالی ادغام و ادغام است.
میفان همچنین خاطرنشان كرد كه افزایش مالی با وجود ركود را فقط می توان “با توجه به مهمترین” گسست ساختاری “در جامعه آمریكا فهمید: افزایش سهم درآمد به بالاترین 1٪.
یعنی خانه مالی کارتها نتیجه نهادینه شدن سازوکارهای مالی است که از طریق آنها مقادیر فزاینده ثروت جامعه به مراحل بالایی آن منتقل می شود.
در اینجا ریشه های عینی کودتای فاشیستی آغاز شده توسط ترامپ و حزب جمهوری خواه است. همانطور که دیدگاه WSWS در 7 ژانویه توضیح می دهد: “بیش از همه ، کارگران باید درک کنند که فروپاشی دموکراسی آمریکا ریشه در بحران سرمایه داری دارد. در جامعه ای که توسط سطوح سرسام آور نابرابری اجتماعی پاره شده است ، حفظ دموکراسی غیرممکن است. “
بنابراین ، دموکراسی را تنها می توان با بسیج طبقه کارگر بر اساس یک برنامه سوسیالیستی به عنوان تنها پادزهر تهدید فاشیستی در حال رشد حفظ کرد.
[ad_2]